۱۳۸۸ تیر ۲۶, جمعه


به سلامتیِ ديوار، اما نه به خاطرِ بلنديش، واسه اينکه هيچ‌وقت پشتِ آدم رو خالی نمي‌کنه

به سلامتیِ دريا، اما نه به خاطرِ بزرگيش، واسه يک‌رنگيش

به سلامتیِ سايه، که هيچ‌وقت آدم رو تنها نميذاره

به سلامتیِ پرچم ايران که سه ‌رنگه، تخم ‌مرغ که دورنگه، و رفيق که يه ‌رنگه

به سلامتیِ همه اونهائی که دوستشون داريم و نمي‌دونن، دوستمون دارن و نمي‌دونيم

به سلامتیِ زنجير، نه به خاطر اين‌که درازه، به خاطر اين‌که به هم پيوستست

به سلامتیِ خيار نه به خاطر "خ" ش، فقط به خاطر "يار" ش

به سلامتیِ کرم خاکی، نه به خاطر کرم‌بودنش، به خاطر خاکی‌بودنش

به سلامتيِ برف، که هم روش سفيده هم توش

به سلامتيِ رودخونه، که اون‌جا سنگای بزرگ هوای سنگای کوچيک رو دارن

به سلامتيِ گاو، که نميگه "من"، بلکه ميگه "م م م ما"

به سلامتیِ اون که هميشه راستش رو ميگه

به سلامتیِ سنگ بزرگ دريا، که سنگای ديگه رو می‌گيره دورش

و به سلامتیِ سرنوشت که نميشه اون رو از سر نوشت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر